به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام
×
حذف
روشنایی
100%
سیاه و سفید
0%
بلور
0%
کنتراست
100%
سپیا
0%
لوکپات دختر باهوشیه که برای نجات تجارتشون و ممر درآمد اهالی روستایی که توش زندگی می‌کنه افسانه روح قورباغه رو میسازه اما زمین محل زندگیشون حالا در رهن شرکت املاک کین تاجر خونسرد و ارومیه که تصمیم به افشای دروغ این افسانه میگیره و مخفیانه به روستا می‌ره اما بر اثر تصادف حافظه اش رو از دست میده و مادر لوکپاتبه همراه بقیه به دروغ میگن که او عاشق لوکپاته و اینطوری مجبورش میکنن تو روستا بمونه اما کین ناگهان حافظه اش رو بدست میاره و خشمگین از دروغی که بهش گفتن تهدید می‌کنه به زودی زمین رو پس میگیره ،به نظرتون عاقبت لوکپات و کین و مردم روستا به کجا میکشه
