به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام

داستان درمورد یه گزارشگر تلویزیونیه که از خونواده و بچه متنفره و به خاطر تفکرات عجیبش از کار بیکار میشه و حالا مجبور شده به خونه پدریش که ازش نفرت داره برگرده و خودش رو خبرنگار آزاد معرفی میکنه ولی دراصل بیکاره روزی با شوهر خواهر بیوه اش که تنهایی از دو تا بچه مراقبت میکنه، حرف میزنه و قرار میشه باهم به خونه پدریش بیان تا بتونه بهش کمک کنه و علیرغم نفرتی که داره هم تو کار خونه تلاش میکنه و هم از بچه ها مراقبت میکنه اما پشت پرده این خواسته برگردوندن جایگاه اجتماعیشه و چون تو انتخابات مجلس کاندید شده میخواد وجهه خوبی از خودش نشون بده باید دید تعامل با یه پذر مجرد و دوتا بچه این تفکر عجیب رو تغییر میده یانه