داستان درمورد یه کارمند فداکار نوانخانه است که شب و روزش وثف بچه ها شده و باهاشون غذا میخوره و ازشون مراقبت میکنه و کمک میکنه رویاهاشون رو پرورش بدن تا اینکه براثر حمله ای بیهوش میشه و به کما میره بیست سال بعد که بهوش میاد دیگه اثری از نوانخانه عزیزش نیست اما در این بیست سال چی شده و چه بلایی سر این بچه ها اومده
داستان درمورد یه کارمند فداکار نوانخانه است که شب و روزش وثف بچه ها شده و باهاشون غذا میخوره و ازشون مراقبت میکنه و کمک میکنه رویاهاشون رو پرورش بدن تا اینکه براثر حمله ای بیهوش میشه و به کما میره بیست سال بعد که بهوش میاد دیگه اثری از نوانخانه عزیزش نیست اما در این بیست سال چی شده و چه بلایی سر این بچه ها اومده