داستان در سال دوهزار سه و درمورد دانش آموزی هفده ساله است که در دوره سختی از زندگیش که جدایی والدین و از هم پاشیدن خونواده اشه قرار گرفته و حالا مجبوره با خونواده دیگه ای زندگی کنه و حتی مدرسه اش هم تغییر میکنه اما رویاش برای رفتن از خونه و کشورش و رسیدن به کشور رویاییش حفظ شده تو همین موقع با دانش آموز شر و شیطونی آشنا میشه که زیاد سابقه خوبی ندارد اما اوهم دنبال رسیدن به رویاهاشه و برای این کار هر دو به گروه تئاتر آماتوری ملحق میشن و نمایشی رو به دست میگیرن اما به خاطر شیوع سارس همه چیز ملغی میشه هفده سال بعد وقتی توکاتو میفهمه پدرش به کرونا مبتلا شده تصمیم میگیره به هنگ کنگ برگرده و با مدیر گروه نمایش و دوست قدیمیش برخورد میکنه و که میخوان نمایش قبلی رو احیا کنن باید دید پایان ماجرا چی میشه
داستان در سال دوهزار سه و درمورد دانش آموزی هفده ساله است که در دوره سختی از زندگیش که جدایی والدین و از هم پاشیدن خونواده اشه قرار گرفته و حالا مجبوره با خونواده دیگه ای زندگی کنه و حتی مدرسه اش هم تغییر میکنه اما رویاش برای رفتن از خونه و کشورش و رسیدن به کشور رویاییش حفظ شده تو همین موقع با دانش آموز شر و شیطونی آشنا میشه که زیاد سابقه خوبی ندارد اما اوهم دنبال رسیدن به رویاهاشه و برای این کار هر دو به گروه تئاتر آماتوری ملحق میشن و نمایشی رو به دست میگیرن اما به خاطر شیوع سارس همه چیز ملغی میشه هفده سال بعد وقتی توکاتو میفهمه پدرش به کرونا مبتلا شده تصمیم میگیره به هنگ کنگ برگرده و با مدیر گروه نمایش و دوست قدیمیش برخورد میکنه و که میخوان نمایش قبلی رو احیا کنن باید دید پایان ماجرا چی میشه