به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام
×
حذف
روشنایی
100%
سیاه و سفید
0%
بلور
0%
کنتراست
100%
سپیا
0%
داستان درمورد دوتا همکاره که هیچ تعاملی باهم ندارن حتی احوال پرسی هم نکردن تا اینکه شبی توی یه بار بهم برمیخورن و کنار هم میشینن ناگهان دختر تماسی دریافت می‌کنه و تازه یادش میاد قراره با نامزدش هفته دیگه تو عروسی شرکت کنه ولی از بخت بد شش ماهی میشه جدا شدن در یه لحظه حساس او از همکارش میخواد برای یه روز نامزدش باشه و در کمال تعجب او قبول می‌کنه غافل از اینکه مرد فکری در سر داره ...
